نکاتی درباره نشستی مربوط به ایران در پارلمان سوئیس

در کنفرانس بررسی وضعیت حقوق ملیت های ایران در پارلمان سوئیس چه گذشت و آنچه مطرح شد تا چه حد گویای واقعیتهای موجود در داخل ایران بود؟
شهاب ابراهیمی
نمایندگان پارلمان سوئیس روز سیزدهم خرداد (چهارم ژوئن۲۰۱۴) کنفرانسی را با شرکت نمایندگان رسانه های بین المللی و سازمان ملل و سفرای کشورهای خارجی برای بررسی شرایط جدید ایران در یک سال بعد از سرکار آمدن دولت حسن روحانی با نگاهی به وضعیت حقوق بشر و نقض حقوق اقلیتها، درشهر برن برگزار کردند.
این کنفرانس بنا به دعوت تعدادی از نمایندگان پارلمان سوئیس به ریاست «کارلو سوماروگا» رئیس کمیسیون سیاست خارجه پارلمان و خانم «یوان جیلی» عضو ارشد پارلمان آن کشور و با شرکت نمایندگان رسانه های بین المللی و سازمان ملل و سفرای کشورهای خارجی درشهر برن برگزار شد.
هدف اصلی این کنفرانس بحث و بررسی شرایط جدید ایران پس از روی کار آمدن روحانی و گفت وگو درباره وضعیت حقوق بشر بویژه مسئله نقض حقوق اقلیت های قومی و مذهبی در این کشور بود.یک گروه کارشناس با شرکت ۷ نفر از ایرانی ها و خانم ها یوان جیلی عضو ارشد پارلمان سوئیس و مدیر مسؤول سازمان جهانی بهائیان موضوعات مطرح را بررسی کردند.
هرکدام از اعضاء گروه کارشناسی در مورد وضعیت کلی حقوق بشر در ایران قبل و بعد از آمدن حسن روحانی و مقایسه آن با وضعیت حقوق بشر اقلیت های قومی و مذهبی در ایران سخنرانی و رساله های خود را تقدیم کردند. بعد از آن گروه کارشناس به پرسش های نمایندگان پارلمان سوئیس و رسانه های گروهی مقیم برن و ژنو و نیز نمایندگان سفارتخانه های مقیم پایتخت سوئیس پاسخ دادند و موارد مختلف نقض حقوق بشر اقلیت های قومی و مذهبی در ایران را با آنها مورد بحث و گفتگو قرار دادند.
اولین سخنران این کنفرانس آقای سوماروگا رئیس کمیسیون امور خارجە کشور سوئیس و و سپس خانم ایڤۆن جیلی معاون انجمن “پارلمان های دوست کرد” شروع شد.
این دو سخنران ضمن اشاره به نقض مکرر حقوق اقلیت های قومی و مذهبی در ایران بر اهمیت بررسی وحل این مسئله در ایران تاکید کردند. سپس افرادی که به عنوان کارشناس به جلسه دعوت شده بودند در رابطه با قومیت خود نکاتی را به تفصیل مطرح کردند.
فعالان حقوق اقلیتهای قومی در ایران با توجه به جایگاه پارلمان کشور سوئیس انتظارات فراوانی از این کنفرانس داشتند. آنها به این امید بودند که این کنفرانس سرآغازی باشد برای نگاهی معقول به مشکلات قومیتی در ایران از سوی کشورهای اروپائی که به نظر می رسد با فقدان اطلاعات صحیح و کافی درباره آنچه در ایران امروز می گذرد روبرو هستند.
در رابطه با برگزاری این کنفرانس چند نکته قابل توجه است که اگر آنها در کنفرانسهای بعدی در نظر گرفته شوند، شاید بتوان نتایج ملموس و مفیدتری از چنین رویدادهائی برای حمایت از حقوق قومیتها و اقلیتهای ایران به دست آورد:
اول – درباره عنوان کنفرانس باید به این نکته توجه میشد که در ایران تحت نظام جمهوری اسلامی ما با مشکلی به نام اقوام ایرانی روبرو هستیم و نه ملیتهای ایران. مردم کشور ایران تنها دارای یک هویت ملی هستند و به همین دلیل همواره در طول تاریخ “ایرانی”خوانده شده اند. ملت ایران از اقوام گوناگونی تشکیل شده است که همگی مانند دانه های زنجیر، ضمن داشتن وجود مستقل، به خاطر تاریخ و آرمانهای مشترک به یکدیگر چسبیده اند. متاسفانه در شرایط امروز ایران به علل گوناگون، حقوق انسانی و اجتماعی این اقوام توسط حاکمیت سیاسی کشور یا نادیده گرفته میشود و یا پایمال می گردد و از بین میرود. به کار بردن کلمه ملیت به جای قومیت برای اقوام ایرانی می تواند ایجاد شبهات زیادی را بنماید و دست آخر زبان حکومت را برای توجیه سرکوب آنها باز نماید.
دوم – در کنفرانسهائی با این سطح که در ارگانهای رسمی اروپائی برگزار می شود باید در انتخاب سخنرانها دقت بیشتری نمود. شخصی که به عنوان سخنگوی یک قومیت خاص در چنین جلساتی حاضر می شود باید چهره ای آشنا بوده، از اهلیت لازم برای نمایندگی قوم خود برخوردار باشد. به عبارت دیگر اکثریت یا حداقل تعداد قابل توجهی از قومیت مرجع خود را نمایندگی کند. باید از این افراد خواسته شود که از به کاربردن اسامی جعلی و فاکتهای تاریخی غیر معتبر و مطرح کردن مسائل مربوط به اختلافات محلی در این گونه نشستها خودداری کنند تا به وزن و تاثیر کنفرانس بیفزایند.
سوم – بهتر است مسائل قومیتهای ایرانی با موضوعات مربوط به نقض حقوق انسانی و جفا بر اقلیتهای دینی و مذهبی ایران در رویدادهای جداگانه بررسی شود و مورد نقد قرار گیرند. مسائلی که اقلیتهای دینی و مذهبی در ایران با آنها روبرو هستند آنقدر گوناگون و متفاوت هستند که نیاز به توجهات خاص خود را می طلبند. حتی اگر به دلایل اجرائی مجبور به این کار بوده اند، چرا فقط از نماینده یک اقلیت دینی و مذهبی ایرانی در این کنفرانس دعوت به عمل آورده اند. آیا این عمل چنین شبهه ای را ایجاد نمی کند که بقیه اقلیتهای دینی و مذهبی در ایران مشکل چندان قابل طرحی ندارند و تا حدی آزاد هستند؟