توجه به وضعیت کودکان پناه جوی تنها، پس از قتل یک کارمند زن در سوئد

طی سال گذشته بیش از سی هزار کودک پناه جوکه بیشترآنها افغان هستند، تنها و بدون هیچیک از والدین خود به سوئد رفته اند.
به گزارش پناهنده نیوز، حادثه قتل یک زن جوان کارمند شاغل مرکز ویژه نگهداری کودکان پناهجو مولندال سوئد در ماه ژانویه امسال، باعث شد تا مسئله بغرنج نابسامانی وضعیت کودکان پناهجوئی که تنها به سوئد آمده اند و سوء استفاده هائی که برخی افراد از آنها می کنند مورد توجه رسانه های سوئد قرار گیرد.
یکی از این رسانه ها روزنامه ها روزنامه “سونسکا داخ بلات” است. بررسی روزنامه سونسکا داخ بلادت نشان میدهد که برخی از کودکان تنهای پناهجو در کنار مجرمان و خلافکاران، نگهداری میشوند. این کودکان همچنین مورد ضرب و شتم قرار میگیرند یا در بین خانوادههای مختلف جابهجا میشوند.
مطابق بررسی این روزنامه سوئدی، بیش از ۳۰ هزار کودک پناهجوی تنها در سال گذشته به سوئد آمدهاند و کمونها (شهرداریها) برای پیدا کردن خانههای مناسب آنها تلاش میکنند.اما تحقیقات روزنامه مذکور در مورد اینکه کمونها چگونه کودکان را در خانوادههای سرپرست، جا میدهند، تصویر تاریکی را نشان میدهد.
مطابق قوانین سوئد کودکانی که نمیتوانند در کنار والدین خود زندگی کنند یا فاقد خانواده هستند معمولاً نزد “خانوادهی سرپرست“ ، نگهداری میشوند. خانوادههایی که برای “خانوادهی سرپرست” شدن، داوطلب میشوند، یا بهصورت مستقیم از اداره خدمات تأمین اجتماعی یا از سوی شرکتهای خصوصی پول مالیات دریافت میکنند. بر اساس دستورالعمل شورای استانی و کمونها یک فامیل میتواند ماهیانه بین ۱۲ هزار تا ۱۹ هزار کرون به ازای هر یک کودک دریافت کنند.
حالا معلوم شده که اداره خدمات تأمین اجتماعی از طریق واسطهگری های خصوصی، کودکان را به مجرمان یا کسانی که فاقد شرایط نگهداری از این کودکان هستند، سپردهاند و به اصطلاح سرپرستی این کودکان تبدیل به یک وسیله درآمد برای برخی افراد بزهکار و سابقه دار سوئدی شده است.
به طور مثال؛ در تابستان سال گذشته، هنگامی که امواج پناهجویی با خود کودکان تنها را به سوئد میاورد، شهرداری “یوتبوری” به محل زندگی برای این کودکان نیاز داشت. در همان زمان جنایتکاری که در یوتبوری شناختهشده است، با تقلب و با استفاده از کارت هویت برادر خود خانهای را خریده و آگهی گذاشته که میخواهد از کودکان تنهای پناهجو نگهداری کند. کمونهای “هلماستاد” و “هلسینگبوری” بدون تحقیق کافی با شرکت این شخص مجرم قرارداد میبندد و برای نگهداری یک شبانه روز از هر یک کودک پناهجو بین ۱۹۰۰ تا ۲۵۰۰ کرون پول پرداخت میکنند.
اکنون پُلیس و کمونها متوجه شدهاند مردی که این محل را اداره میکرد جنایتکاری است که در یوتبوری شناخته شدهاست. جنایتکار ۳۹ ساله در سالهای ۱۹۹۰به جرم سرقت، بکارگیری خشونت و بزهکاری شدید متهم شده بود. در سال ۲۰۰۴ وی به یک گروه تبهکار کمک کرد که در یوتبوری فعالیت کند. در سال ۲۰۰۹هم این شخص متهم به جرم اقتصادی شد و در سال ۲۰۱۴ نیز دوباره به جرم بزهکاری و تقلب متهم گردید. این مرد ۳۹ ساله به زودی به جرم تقلب محاکمه خواهد شد.
در یک مورد دیگر رادیو سوئد افشا کرد که نگهداری از یک کودک تنهای مهاجر به زوجی که سابقه آزار و اذیت کودکان خود را داشتند سپرده شده است. این اتفاق در کمون “لسهبو” رخ داده است. مسئول کمون لسه بو گفت: این خانواه از طرف یک شرکت خصوصی به ما معرفی شده بود و مطابق گفته آنها هیچ کدام از اعضای این خانواده سابقه جرم نداشته اند و این خانواده مکانی ایمن برای کودکان است.
تحقیقات به عمل آمده نشان می دهد که تجاوز به کودکان، ضرب و شتم و هتک حرمتهای جدی ازجمله جرائمی است که در “خانوادههای سرپرست” در طول سال ۲۰۱۵ رخداده و در گزارشهای پلیس نیز محل وقوع این جرائم، این خانهها عنوان شده است. در مجموع ۵۱ شکایت به اداره پلیس ارائهشده اما جزییات دقیق حادثهها شرح داده نشده است.
زنگ خطر با قتل فجیع یک زن جوان به صدا درآمد
در اوائل بهمن ماه امسال (۲۵ ژانویه ۲۰۱۶) رادیو سوئد خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه یک زن ۲۲ ساله در یکی از محلهای اقامت کودکان تنهای پناهجو در مولندالبا چاقو موردحمله قرار گرفت که در اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد. این محل اقامت، ۱۰ مکانِ زندگی برای کودکان تنهای پناهجوی بین ۱۴ تا ۱۹ سال دارد که در این میان هم کودکان متقاضی پناهجویی و هم کودکانی که اجازه اقامت دریافت کردهاند، زندگی میکنند.
به نقل از بی بی سی، سخنگوی پلیس سوئد در این مورد گفته بود: پسری پانزده ساله که در اردوگاه پناهجویان نوجوان واقع در مولندال، در نزدیکی شهر گوتنبورگ در غرب سوئد سکونت داشت، با کارد به یک زن ۲۲ ساله حمله کرده و او را کشته است. این زن از کارکنان این مرکز بود.ضارب بازداشت شده اما انگیزه او هنوز مشخص نیست. منابع پلیس ملیت ضارب را اعلام نکردند.
آن زمان سخنگوی پلیس ادعا کرده بود که اقدامات خشونت آمیز پناهجویان “به صورت یک امر عادی در آمده” و با ورود پناهجویان بیشتر از خارج، پلیس سوئد مجبور به رسیدگی به موارد روز به افزایشی از خشونت توسط پناهجویان بوده است. اما او هیچگونه اشاره ای به شرایط بد خانه های نگهداری کودکان پناهجو نکرده بود.
افزایش خشونت در سرزمین آرامش
از سوی دیگر اداره مهاجرت سوئد مدعی می باشد که خشونت همراه با موج ورود پناهجویان به این کشور افزایش یافته است. به گفته اداره مهاجرت سوئد، در حالیکه این کشور در سال ۲۰۱۵ با افزایش سریع پناهجویان مواجه بوده، آمار اقدامات خشونت آمیز در مراکز پذیرش پناهجویان نیز به بیش از دو برابر سال پیش افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۴، تعداد اینگونه حوادث به ۱۴۸ فقره رسید که به ۳۲۲ فقره در سال ۲۰۱۵ افزایش یافت. علاوه بر خشونت در داخل مراکز پناهجویان، چندین مورد حمله و آتش زدن این مراکز ظاهرا توسط مخالفان مهاجرت هم به وقوع پیوسته است.
رئیس پلیس سوئد نیز اظهارات مشابهی دارد. وی گفته است که نیروی پلیس با موارد متعدد خشونت و اختلال در مراکز پذیرش پناهجو مواجه است و در برخی موارد، مقابله با این موارد به منابع و امکانات فراوانی نیاز دارد. به گفته رئیس پلیس سوئد، شرایط امرو با وضعیت شش ماه پیش تفاوت کرده و استفاده از منابع مالی و نیروی انسانی برای موارد مرتبط با پناهجویان باعث شده است که امکانات پلیس برای انجام سایر وظایف آن کافی نباشد.
مقصر کیست ؟
“بیورن رامیل” یکی از مسئولان پزشکی در شهر مالمو سوئد هشدار میدهد که منابع اندک “اداره خدمات اجتماعی” با عث آن میشود که آسیبهای روانی نزد پناهجویان را بسیار دیر متوجه شویم. به گفته مسئولان سازمانهای مردم نهاد (ان جی او) کمک به پناهجویان، باوجودیکه سازمانهای زیادی تلاش دارند پناهجویان را کمک کنند، ولی به دلیل تعداد بیش از حد پناهجویان که در مدت کوتاهی وارد شدند و جامعه سوئد آمادگی برای رسیدگی به آنها را نداشت، پناهجویان نمی توانند همه کمکهای لازم را دریافت کنند.
از یک سو نبود مسکن و تراکم در خانههای پناهجویی مشکلاتی را به خصوص برای پناهجویان تنهای زیر سن قانونی به همراه دارد. این معضلات روند پناهجویی و به هم پیوستگی اجتماعی مهاجرین را سخت و طولانی میکند.
از سوی دیگر اکنون نفرتها و تهدیدهایی در جامعه سوئد نسبت به پناهجویان وجود دارد. برای برخی از افراد سخت است درک کنند این پناهجویان با چه مشکلاتی رو به رو بودهاند و چرا خانه خود را ترک کردهاند و به سوئد پناه آوردهاند. اینگونه رفتار زشت و ناپسندیده از سوی برخی احزاب راست افراطی و سیاستمداران فرصت طلب مرتب دامن زده می شود.
ولی اکثریت مردم سوئد معتقدند که به زودی جامعه سوئد بر این مشکلات فائق می آید و پناهجویان که منابع سرشاری را در خود دارند و با کمک اندکی میتوانند بیاموزند. آنها وقتی وارد بازار کار شوند برای آینده جامعه سوئد بسیار مفید خواهند بود.