سیاسی

سیاست خارجی اوباما و استراتژی آزار دهنده عقب نشینی

شاید بتوان گفت مشخص‌ترین نمونه این استراتژی، عقب‌نشینی بی‌وقفه آمریکا در مقابل رژیم اسد می باشد. این ناتوانی آشکار در تصمیم گیری درست باعث در به درشدن میلیونها نفر و راه افتادن موج عظیم پناهندگی به سمت غرب شده است.

 

با شروع مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۰۷ میلادی گفته می شد که رای دهندگان آمریکائی از جنگ خسته شده اند و دیگر نمی خواهند در یک جنگ تازه مانند آن چه در افغانستان و عراق داشته اند درگیر شوند. این در حالی بود که آثار بحران رکود اقتصادی و مشکل اعتبارات بانکی در ایالات متحده و جهان پدیدار می شد.

رای آمریکائیها به سناتور باراک اوباما و فرستادن او از سنا به کاخ سفید در سال ۲۰۰۸ میلادی از همان ابتدا با شک و تردیدهائی درباره سیاست خارجی در بین سیاستمدارن کارکشته همراه بود. آنهائی که دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر را به یاد می آوردند می دانستند که سیاست خارجی یک بام و دو هوای آن رئیس جمهور دمکرات چه مشکلاتی را بعدها برای آمریکا به وجود آورد.

جاناتان کی در “نشنال پست آمریکا” به مشکلاتی که سیاست خارجی اوباما برای ایالات متحده و جهان به وجود آورده است می پردازد. خلاصه ای از این مقاله جالب را در زیر می توانید مطالعه کنید.

استراتژی آزار دهنده عقب نشینی آمریکا در تحولات جهانی

در اوکراین همه چیز بهم ریخته و آشوب آن را فرا گرفته است. در عراق بمب گذاریهای روزمره جان قربانیان بیگناه را می‌گیرد و در سوریه گروهی که خود را از القاعده جدا کرده در شرق این کشور بساط حکومت خود را براه انداخته و بقیه آن را به رژیم اسد سپرده است که مشغول انداختن بمب های کلورین بر سر زن و کودک و مرد و پیر و جوان است.

آن طرف‌تر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در حال تدارک برای دستیابی به بمب هسته‌ای هستند تا به گفته خودشان در مقابل تهدید یک ایران اتمی آماده باشند. در منطقه زیر نفوذ حکومت خودگردان فلسطینی که توسط کمک‌های مالی غرب تامین می‌شود، میان رهبران فتح و حماس آشتی‌کنان بوده است و تروریست‌های گروه‌های رادیکال فلسطینی در غزه جولان می‌دهند. در مصر هم نظامیان خودکامه یک خونتای حکومتی براه انداخته‌اند و مخالفان خود را گله‌ای دستگیر و اعدام می‌کنند.

در بخش‌هایی از جهان روسیه گردن کلفت شده، مشکل‌تراشی می‌کند و در منطقه دریای جنوبی خاور دور چینی‌ها مشغول مزاحمت آفرینی برای همسایگان خود هستند. در بخش‌هایی از خاورمیانه اسلامیست‌ها در حال نضج‌گیری و قدرت‌یابی هستند و در بخش‌های دیگری از این منطقه بطور کامل سرکوب و نابود شده‌اند.

با این حال، در همه این صحنه‌های نمایش آشوب و خطر، یک موضوع مشترک دیده می‌شود: قدرت‌های محلی، گروه‌های افراطی و تروریست ها و قدرت طلبان زورگو همه و همه با خیال راحت و با اطمینان کامل از اعمال خود مشغول زورگویی و چپاول و سرکوب هستند، زیرا تهدید دخالت نظامی آمریکا علیه آنها برای متوقف ساختن اعمالشان هر روز از روز گذشته ضعیف تر و کم‌رنگ‌تر می شود.

اما این انزواطلبی آمریکا زیر حکومت اوباما هیچ شباهتی با سیاست انزوا گزینی Isolationism )یا عقب‌نشینی به درون مرزهای خود برای حفظ منافع ملی) در سالهای دهه ۱۹۳۰ندارد. روند انزواطلبی آمریکا از پایان جنگ عراق بسیار گسترده‌تر بوده است.

لئون ویزلیتر سردبیر مجله نیوریپابلیک اسم آن را «عقب نشینی دائمی» گذاشته است. وی می‌گوید: «همه اجزای این عقب نشینی بی‌وقفه از ترس گرفتاری مجددی به مانند عراق سرچشمه می‌گیرد». «همه سیاست خارجی اوباما اینک در اطمینان خاطر بخشیدن به متحدان آمریکا خلاصه شده است. به ژاپن در مورد چین اطمینان خاطر داده می‌شود. به متحدان آمریکا در خاورمیانه در مورد ایران اطمینان داده می‌شود. به اوکراین در مورد روسیه اطمینان خاطر داده می‌شود. اما همه این اطمینان خاطرها خالی از محتوی به نظر می‌رسد چون از محدوده اجرای تحریم‌های اقتصادی فراتر نمی‌روند».

شاید بتوان گفت مشخص‌ترین نمونه این استراتژی، عقب‌نشینی بی‌وقفه آمریکا در مقابل رژیم اسد است که اوباما پس از اعلام موضع رسمی آمریکا در مورد خط قرمز استفاده از سلاح‌های شیمیایی در جنگ داخلی این کشور، وقتی این سلاح‌ها توسط اسد علیه هزاران انسان بیگناه بکار گرفته شد، رئیس جمهوری آمریکا نشان داد که «خط قرمز» مورد نظر او از سوی یک ابرقدرتی نیست که حرفش را با عملش به اثبات برساند.

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا