سیاسی

همه مردان برای انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، از روحانی تا رئیسی

روحانی، اسحاق جهانگیری، محمد باقر قالیباف و ابراهیم رئیسی، با محاسباتی در سر برای روز مرگ رهبر فعلی جمهوری اسلامی علی خامنه ای به صحنه آمده اند.

 پناهنده نیوز تبلیغات کاندیداهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در صدا و سیمای حکومتی ایران آغاز شد. هر چند که در واقع آخر هفته قبل با اعلام اسامی کاندیداهای تائید شده دوازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی از سوی شورای نگهبان، مبارزه ای که ماهها بود زیر پوست جریان داشت، رسما آغاز گردید. اسامی شش کاندیدای اعلام شده از سوی شورای نگهبان برای این انتخابات نشان داد که هیچ تغییر عمده ای در سیاستها و روشهای حکومت جمهوری اسلامی حداقل برای چهار سال آینده قابل تصور نیست. روند حذف و تائید صلاحیت کاندیداها بدون هیچ کم و کاستی همان بود که در کل طول رهبری آیت الله علی خامنه ای معمول است. با وجود تمام تلاشهای جبهه طرفداران رهبر جمهوری اسلامی موسوم به اصولگرایان برای وحدت، باز هم سه کاندیدای مدعی از سوی آنها وارد رقابت شده اند.

 این هشتمین دوره انتخابات در طول رهبری خامنه ای می باشد. در هر دوره از این هشت دوره حتما رئیس جمهور یک دوره تمام کرده تائید صلاحیت شده است. در هر دوره یک کاندیدای عجیب فاقد پایگاه رای معرفی می شود و یک تائید صلاحیت نشده جنجالی هم وجود دارد.

 این بار قرعه فال تائید صلاحیت نشده جنجالی به نام محمود احمدی نژاد افتاد تا مردی که ادعای مدیریت دنیا را دارد و برایش یاران رهبر چند سال سینه چاک داده بودند در همان قدم نخست به شدت ناکام بماند و حسابی ناک اوت شود. البته از همان اول واضح بود که این حضور پرسر و صدای احمدی نژاد با توجه به توصیه های رهبر جمهوری اسلامی برای عدم شرکت او در این دوره فقط طبلی توخالی است.

 دکور انتخابات و آخرین شعار

 وظیفه دکوری انتخابات ریاست جمهوری اسلامی نیز این بار به گردن مهندس هاشمی طبا افتاد. مردی که نامش با ورزش ایران در سالهای پس از انقلاب گره خورده است. مصطفی هاشمی طبا که بیش از هفتاد سال سن دارد هرچند در دولتهای باهنر و موسوی در اوایل انقلاب وزیر صنایع بود، اما شهرتش بیشتر برای سمت رئیس سازمان ورزش در دولتهای رفسنجانی و خاتمی می باشد. او که سالهاست رئیس کمیته ملی المپیک ایران است خود را نزدیک به اصلاح طلبان می داند. هاشمی طبا در انتخایات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۰ هم یک بار دیگر بخت آزمائی کرد. ولی آن دفعه از مجموع بیست و هشت میلیون آرای ریخته شده به صندوق ایشان فقط ۲۸ هزار رای آورد. قابل توجه این که دکور دوره قبل انتخابات یعنی محمد غرضی این بار رد صلاحیت شد.

 مهندس مصطفی میر سلیم آخرین شعار و صدای حزب موئلفه اسلامی در این انتخابات است. میر سلیم که نامش ماند حزب موتلفه چندان برای جوانان آشنا نیست، در سالهای اول انقلاب و در دهه ۶۰ شمسی برای خودش برو و بیائی داشت. زمانی که هاشمی رفسنجانی وزیر کشور شد میرسلیم معاون او و سرپرست شهربانی کل کشور بود که نیروی انتظامی امروز است. بعد هم ایشان از سوی بنی صدر نخستین رئیس جمهور اسلامی برای پست نخست وزیری به مجلس تحت کنترل بهشتی و خامنه ای و رفسنجانی پیشنهاد شد که رای نیاورد. آن زمان پست نخست وزیر وجود داشت که رئیس جمهور پیشنهاد و مجلس تائید می کرد. خامنه ای که رئیس جمهور شد او را به ریاست دفتر خود برگزید و میرسلیم شد یار رهبر بعدی جمهوری اسلامی که البته در تشکیلات پر نفوذ رهبری خامنه ای برخلاف انتظار کسی جائی برای او در نظر نگرفت.

 میرسلیم که تحصیل کرده فرانسه در رشته موتورهای درونسوز است و به زبان فرانسه هم صحبت میکند، تا آن زمان چهره معتدلی از خود به نمایش گذاشته بود. اما وقتی با اشاره خامنه ای رهبر او در دولت هاشمی رفسنجانی وزیر ارشاد اسلامی شد همه چیز درباره میرسلیم تغییر کرد. این آقای مهندس اتو مکانیک در کسوت وزارت فرهنگی ارشاد اسلامی نشان داد که مانند پوسته یک موتور درونسوز سخت و غبر قابل انعطاف است. اصحاب فرهنگ و رسانه دوران وزارت ارشاد اسلامی میرسلیم را بدترین دوران فرهنگی از نظر سختگیری بر مطبوعات و سینما در تمام دورانهای جمهوری اسلامی می دانند. میر سلیم یک بار آن زمان گفته بود که روزنامه نگاران و مطبوعات ایران لیاقت آزادی ندارند. این بار هم میرسلیم با کاپشن و کلاه ایمنی مورد استفاده کارگران صنعتی وارد حوزه ثبت نام وزارت کشور شد تا خود را از بقیه کاندیداها متفاوت نشان دهد. او شاید آخرین تلاش و شعار برای حزب موتلفه باشد که خودش رئیس شورای مرکزی آن می باشد و از سوی آنها کاندید شده است. حزبی که دیگر آنقدر پیر شده که حرفی برای گفتن ندارد.

 خواب مرگ رهبر

 چهار کاندیدای دیگر یعنی حسن روحانی رئیس جمهور فعلی، اسحاق جهانگیری معاونش، محمد باقر قالیباف نفر دوم انتخابات قبلی و ابراهیم رئیسی گل سر سبد فعلی اصولگرایان، با محاسباتی در سر برای روز مرگ رهبر فعلی جمهوری اسلامی علی خامنه ای به صحنه آمده اند.

 ابراهیم رئیسی کاندیدای سپاهیان پرنفوذ برای رهبری بعد از خامنه ای می باشد. گفته می شود آنها وقتی خواست خود را برای جانشینی ابراهیم رئیسی با خامنه ای در میان گذاشته اند، رهبر به آنها توصیه کرده تا رئیسی را به کارزار انتخابات ریاست جمهوری بفرستند تا برایش مقبولیت عمومی ایجاد کنند و اگر مورد اقبال عمومی قرار گرفت و رای آورد چرا که نه ! از این رو ابراهیمی رئیسی که تنها نام ماندگارش مشارکت مستقیم در قتل عام زندانیان سیاسی دهه شصت می باشد، برای این وارد آوردگاه ریاست جمهوری شده و منافع کلان حرم امام هشتم را واگذارده، چون خواب فردای مرگ رهبر فعلی را می بیند. تنها لقمه ای که واقعا چرب تر از تولیت آستان قدس رضوی برای “آیت الله قال عام” به نظر می رسد.

 محمد باقر قالیباف شهردار تهران که دیگر از شهرداری پایتخت خسته شده و این سومین تلاش او برای پریدن از بهشت به پاستور می باشد، او هم سودای فردای روز فوت رهبر را دارد بیش از آنکه امید به پبروزی در این دوره داشته باشد. قالیباف که از دوره پیش مناظره های انتخاباتی به “سرهنگ گازانبری” معروف شد، فکرمیکند که وارد بازی هر دو سر برد شده است. با کمک به رئیسی اگر دید رای کافی برای پیروزی ندارد به نفع او کنار می رود، ابگونه هم همگنان سپاهی خود را راضی می کند و هم آماده ریاست جمهوری برای زمانی می شود که خامنه ای می میرد و لابد رئیسی جای او را می گیرد. آن زمان رئیسی یک ریاست جمهوری به او بدهکار است که حتما بدهی یه شهردار تهران را فراموش نخواهد کرد وحسابش را با قالیباف صاف می کند.

 حسن روحانی هم دیدگاهش برای این دوره مرگ رهبری را شامل می شود. روحانی خوب می داند که درست چند دقیقه بعد از مرگ رهبر تمام جلال و جبروت دفتر بیت فرو می ریزد و در چنین زمانی حداقل تا یک سال بعد که دفتر بیت جدید شکل بگیرد همه کاره ملک و ملت دولت است و رئیس جمهور حرف اول را می زند. این زمان مناسبی است که اگر زرنگی مانند مرحوم رفسنجانی رئیس جمهور باشد همه چیز را حداقل برای یک دهه بعد به نفع خود و هم فکران و نزدیکانش قبضه می کند. شاید رویای روحانی برای روز بعد از مرگ رهبری شورای رهبری باشد که خود ریاست آن را برعهده دارد و مرد با نفوذ آن است. البته او حتما تلاش خواهد کرد که اشتباهات مرشد مرحومش درباره قولهای ناپایدار و بی وفائی به عهد یاران پنجاه ساله را تکرار نکند!

 اسحاق جهانگیری که از مقام فرمانداری شهرستان جیرفت کم کم بالا آمد و در دولت هاشمی تا مقام استانداری اصفهان رسید، در دولت خاتمی از وزرای ثابت صنعتی بود. جهانگیری که از رهبران حزب کارگزاران سازندگی می باشد از معدود اصلاح طلبانی محسوب می شود که مورد وثوق رهبر جمهوری اسلامی هم هست. ولی او نیز با خوابهائی که برای فوت رهبر دیده است وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری می شود. او شاید حساب کرده که اگر روحانی دوباره و این بار با کمک من انتخاب شود، روزی که خامنه ای بمیرد و روحانی به واسطه این پیروزی قادر شود شورای رهبری را در دست بگیرد، چه گزینه ای بهتر از من برای ریاست جمهوری روی میز خود خواهد داشت؟

 همه این چهار تن آل جمهوری اسلامی که برای ریاست جمهوری آمده اند فکرشان یک چیز است و برای یک روز خاص نقشه های متفاوت کشیده اند. حال باید منتظر بمانیم و ببینیم مردم چه می کنند و در روز موعود چرخ بازیگر فلک چگونه خواهد چرخید.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا