خطر دخالتهای برون مرزی پاسداران برای یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران

آنها می گویند عراق و سوریه و لبنان عمق استراتژیک ما هستند و تحرکات خود در این کشورها را اینطور توجیه می کنند.
به قلم: کریم احمد
شبکه خبری الجزیره از روز شنبه ۲۳ ماه مه یک نظر سنجی را بر روی وبسایتش قرار داده که در آن از مخاطبان خود که بیشتر از منطقه خاورمیانه هستند سوال می کند : “آیا خواهان پیروزی داعش در عراق و سوریه هستید؟” شرکت کننده در این رای گیری باید یکی از دو گزینه آری یا نه را انتخاب کند. در سه روز اول این نظرسنجی ، از حدود ۵۰ هزار شرکت کننده بیش از ۸۱ درصد پاسخ مثبت داده اند و فقط کمتر از ۱۹ درصد جواب منفی را انتخاب نموده اند.
تنها این نظر سنجی نیست. اگر یک شخص بی طرف در سوریه، بخشهای سنی نشین عراق، اکثر کشورهای حوزه خلیج فارس، یمن، مصر و لیبی و مراکش، از مردم کوچه و خیابان به صورت حضوری چنین سوالی کند با نتیجه به نسبت مشابهی روبرو خواهد شد. معنی این وضعیت و آنچه هم اکنون روی زمین در عراق و سوریه و یمن می گذرد این است که سیاستهای جمهوری اسلامی در منطقه به کلی اشتباه می باشند و باید مورد تجدید نظر اساسی قرار گیرند. چون این سیاستها برای منافع ملی ایران ضرر دارند.
نیروهای داعش در منطقه وسیع سنی نشین مابین شهر رقه سوریه تا شهر موصل عراق که در اختیار دارند، با نشان دادن فیلمهائی از دخالت پاسداران ایرانی در عراق و سوریه و حزب الله لبنان و عکسهای قاسم سلیمانی، احساسات اهالی را به نفع خود تحریک می نمایند و نیروی داوطلب جمع می کنند. حتی قبل از اشغال شهر رمادی هم خیلی از مناطق استان انبار بزرگترین استان عراق در دست نیروهای داعش بود.
البته انکار نباید کرد که این وضعیت تنها نتیجه سیاستهای نادرست جمهوری اسلامی در عراق و سوریه نیست. بسیاری از واقعیتهای دیگر نیز موجب بروز چنین وضع پیچیده و نابسامانی هستند. از جمله جا خالی دادن ارتش آمریکا از عراق که یک خلا قدرت بزرگ را در منطقه پدید آورد که نه دولت عراق و نه حکومتهای جمهوری اسلامی و سعودی هرگز قادر به پر کردن کامل آن نشدند. تاریخچه رقابتهای منطقه ای، مذاکرات اتمی بین جمهوری اسلامی و آمریکا و احتمال به نتیجه رسیدن آن، تغییرات در بازار نفت و کاهش درجه اهمیت اقتصادی خاورمیانه برای آمریکا نیز دلایلی هستند که در به وجود آمدن چنین وضعیتی نباید نادیده گرفته شوند.
سیاست عمق استراتژیک
بیش از یک دهه است که فرماندهان سپاه پاسداران و تیم امنیتی همراه آنها که در دفتر رهبری جمهوری اسلامی نفوذ فراوانی دارند، به آیت الله خامنه ای فرمانده عالی نیروهای مسلح قبولانده اند که باید برای کاهش خطر حمله نظامی به جمهوری اسلامی، در منطقه برای نیروهای آمریکا و اسرائیل و متحدان عرب آمریکا آنقدر دردسر ایجاد کنیم که آنها سرگرم شوند و خیال اعزام نیرو به مرزهای ایران برای نابودی جمهوری اسلامی را از سرشان بیرون کنند. آنها این سیاست دفاعی خود را “عمق استراتژیک” نام گذاشته اند. از این رو می گویند عراق و سوریه و لبنان عمق استراتژیک ما هستند و دخالت و تحرکات خود در این کشورها را اینطور توجیه می کنند.
این فرماندهان سپاهی و امنیتی عدم حمله نظامی به جمهوری اسلامی از سوی آمریکا و نیروهای متحد را نشانه نتیجه بخش بودن این سیاست خود اعلام کرده اند و تا کنون بیش از نیمی از مجموع درآمد ملی و منابع اقتصادی ایران را خرج این نظرشان کرده اند. اگر عدم نفع حاصل از خوابیدن پروژه های عمرانی و نفتی در اثر تحریمها را هم که ناشی از برنامه اتمی همین گروه می باشد به این سیاهه ضرر اندر ضرر اضافه کنیم، خواهیم دید که چه هزینه سنگینی از بابت این فکر به ملت ایران تحمیل شده است.
غافل از اینکه حمله نکردن به جمهوری اسلامی محصول تحرکات و دخالتهای نظامی و تروریستی این جماعت نه چندان زبده و با تدبیر در اطراف و اکناف جهان نبوده و نیست. بلکه نتیجه تغییر سیاست و استراتژی ایالات متحده پس از روی کار آمدن باراک اوباما و عوض شدن معادلات سیاسی داخلی در آن کشور می باشد که از چنین مسئله ای تا کنون جلوگیری کرده است. اینکه این سیاست بعد از اوباما نیز ادامه پیدا کند از هم اکنون در هاله ای از ابهام قرار دارد.
یک سابقه تاریخی نه چندان دور نیز وجود دارد. درست همین عده طی دوران جنگ هشت ساله، در فاصله بعد از عملیات منجر به آزادی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ تا قبول قطعنامه در سال ۱۳۶۷ به مدت ۶ سال با تکرار حرفها و بلوفهای مشابه و گرفتن ژستهای عارفانه و قهرمانانه کاذب نظیر آنچه امروز می بینیم، در بنیانگذار جمهوری اسلامی هم نفوذ کردند* و جنگ را به درازا کشیدند. عاقبت با وجود همه تبلیغات آن زمان حالا معلوم شده که تمام آن حرفها و شعارها فقط گزافه گوئی بوده و به جز شکست و نابودی جوانان در آن سالها از آن همه بگیر و ببند چیزی نصیبمان نشده است.
بعد هم وقتی که عاقبت آمریکا و نیروهای متحد غربی شر صدام حسین را از سر منطقه برداشتند، همین شکست خوردگان مدعی و پر رو بودند که خود را فاتح میدان باخته قلمداد نمودند و گفتند صدام در جنگ از ما شکست خورد و بچه های حزب اللهی او را نابود کردند! آنها اینقدر این دروغ را تکرار می کنند که خودشان هم باورشان شده است و فکر می کنند در جنگ با عراق پیروز شده اند.
اما حالا کم کم مشخص می شود که از این سیاستهای بی فایده امروزه پاسداران در عراق و سوریه و یمن و حمایت مالی و نظامی از اسد و مالکی و حوثی ها هم هیچ حاصلی به دست نمی آید. تنها برگ برنده قدیمی جمهوری اسلامی یعنی حزب الله لبنان هم با درگیر شدن در سوریه عملآ بایکوت شده، اگر هرچه زودتر پایش را از سوریه بیرون نکشد با خطر نابودی روبرو خواهد شد.
نتایج سیاست نادرست
همه اینها در نهایت مرزهای ایران را که در آنها جمعیت بزرگی از شهروندان هموطن اهل سنت ساکن هستند تهدید می کند. از همین حالا می توان پیش بینی کرد که ادامه این سیاستهای پاسداران انقلاب اسلامی خطر تجزیه ایران را بیشتر می کند و تمامیت ارضی ما را بیش از پیش با خطر روبه رو می سازد.
در همین حال “قاسم سلیمانی” فرمانده سپاه قدس نیز مانند ملاها با تکرار یک حرف درست که کسی در آن شکی ندارد، می خواهد بر حقیقت سرپوش بگذارد و نتیجه نادرست بگیرد. او می گوید: «اگر امروز طاعون داعش در کشورهای همسایه سربلند کرده باید مرزهای خود را قرنطینه کنیم و به کشورهای مبتلا نیز کمک کنیم که از این آفت خلاص شوند تا به کشور ما سرایت نکند.» و می ا فزاید:«در واقع منافع ملی به معنای مصونیت بخشی به ملت است.» اما نمی گوید که طاعون داعش نتیجه سیاست اشتباه او و همکارانش در منطقه ای است که پیش از دخالتهای آنها و رفتنشان به سوریه اثری از داعش در آن وجود نداشت و این نتیجه غلط را می گیرد که پس باید ما به دخالتهای ناپخته خود بدون در نظر گرفتن عواقب میان مدت و بلند مدت آن برای منافع ملی مردم ایران ادامه بدهیم.
تنها چند روز قبل بود که ” احمد رضا پور دستان” فرمانده نیروی زمینی ارتش طی سخنانی به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر در صحن علنی مجلس اظهار داشتکه در استانهای مرزی ما فضاسازی نموده، زاغه مهمات و نیرو پیشبینی و آماده کرده بودند تا در زمان ورودشان با ترور و انفجار آشوب کنند که توسط سربازان گمنام کشورمان خنثی شد.
این سخنان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی به خوبی نشان می دهد که سیاست عمق استراتژیک فرماندهان سپاه کاربردی در حفاظت از مرزهای ایران نداشته و ندارد. بنا بر این طرح “عمق استراتژیک” آنها (بخوانید دخالتهای بیجا و اعمال تروریستی) برای دور کردن دشمن از مرزهای ایران با شکست روبرو شده است و در نتیجه رفتار آنها اکنون مرزهای ایران بیش از پیش زیر تهدید قرار گرفته اند.
*به گفته احمد غلامپور از فرماندهان عملیات کربلای ۵، بعد از عملیات کربلای ۴ اکبر هاشمی رفسنجانی، در غیاب فرماندهان ارتش، جلسه ای را با فرماندهان سپاه برگزار کرده و در آن خواسته است اعلام کنند که چه برنامه ای برای ادامه جنگ دارند.سرتیپ غلامپور می گوید که آقای رفسنجانی به فرماندهان گفته است: “شمایی که اگر کسی حرف آتش بس بزند زمین را به آسمان وصل میکنید، اگر شما بگویید جنگ، امام هم میگوید ادامه بدهید، اگر شما بگویید نه، امام هم میگوید نه، چون نگاه امام به شما است، اگر میخواهید بجنگید، معطل نکنید مملکت و کشور و اینها را. اگر هم نمیخواهید بجنگید خودتان بروید به امام بگویید ما نمیتوانیم بجنگیم، من هم نمیروم چون اگر من بروم امام فکر میکند من از خودم گفتم.”روایت این جلسه، نشان می دهد که تصمیمات آیت الله خمینی در مورد جنگ و عملیات نظامی، تا چه حد تحت تاثیر ارزیابی های فرماندهان ارشد سپاه بوده است. (حسین باستانی – بی بی سی)