سیاسی

پناهنده سیاسی کیست؟

تمامكشورها براي پذيرفتن پناهندگان سياسي خارجي قوانين و مقررات و محدوديت‌هاي خاصي دارد و در قبول تقاضاي پناهندگي اتباع يك كشور خارجي روابط خود را با آن كشور در نظر مي‌گيرد.

 

وبلاگ بالقلم – مسئلۀ پناهندگي اتباع يك كشور در كشوري ديگر، كه سابقه‌اي طولاني در تاريخ ديپلماسي دارد، از پايان جنگ دوم جهاني به اين طرف و به خصوص از سال ۱۹۸۰ به بعد به صورت يكي از مسائل حاد بين‌المللي در آمده است. سيل پناهندگان سياسي، كه بعد از پايان جنگ دوم جهاني، به ويژه از كشورهاي كمونيست به سوي كشورهاي غرب روان شدند سازمان ملل متحد را به چاره‌انديشي در اين مورد وادار ساخت و به دنبال تشكيل سازماني براي رسيدگي به امور پناهندگان در سال ۱۹۵۰، كنوانسيوني به تصويب مجمع عمومي سازمان ملل متحد رسيد كه به موجب آن به كشورهاي عضو توصيه مي‌شود در حد مقدورات خود به اسكان و تأمين حداقل نيازمندي‌هاي پناهندگان كمك كنند. در اين كنوانسيون شرايطي نيز براي پناهندگي تعيين شده و پناهده به كسي اطلاق مي‌شود كه «به دليل ترس موجه از شكنجه و آزار به خاطر نژاد يا مذهب يا مليت و يا عضويت در يك گروه خاص و معتقدات سياسي خود» نمي‌تواند در كشوري كه تابعيت آن را دارد زندگي كند.

 

دو نوع پناهندگي سياسي وجود دارد.

 

۱- پناهندگي اتباع يك كشور ميزبان به سفارت‌خانۀ خارجي در آن كشور

 

۲- تقاضاي پناهندگي اتباع يك كشور خارجي در كشور ثالث، كه بيش‌تر از طريق دفاتر نمايندگي سازمان ملل متحد عمل مي‌شود.

 

در حالت نخست مخالفان سياسي يك رژيم يا كساني كه به هر دليل خود را در خطر مي‌بينند به يك سفارت‌خانۀ خارجي در كشور خود پناهنده شده سعي مي‌كنند با استفاده از مصونيت محل سفارت يا محل سكونت يك ديپلمات خود را از تعقيب و مجازات مصون نگاه دارند. چنين واقعه‌اي معمولاً مشكلاتي براي هر سفارت‌خانه‌ در يك كشور ميزبان فراهم مي‌كند و به تيرگي روابط دو كشور مي‌انجامد.

 

مانند پناهندگي ژنرال نوريگا رهبر نظامي مخلوع پاناما به دفتر نمايندگي و اتيكان در آن كشور در سال ۱۹۸۹ بود، ولي نيروي آمريكا كه پس از اشغال پاناما قصد دست‌گيري نوريگا را داشتند دفتر نمايندگي واتيكان را محاصره كردند و نوريگا براي اين‌كه مشكلات بيش‌تري براي واتيكان به وجود نياورد داوطلبانه از محل دفتر نمايندگي واتيكان در پاناما خارج شد و خود را به نيروهاي آمريكا تسليم كرد.

 

اما پناهندگي اتباع يك كشور خارجي به يك دولت يا سفارت يك كشور خارجي ساده‌تر از پناهندگي اتباع يك كشور در خود آن كشور است. البته هر كشور براي پذيرفتن پناهندگان سياسي خارجي قوانين و مقررات و محدوديت‌هاي خاصي دارد و در قبول تقاضاي پناهندگي اتباع يك كشور خارجي روابط خود را با آن كشور در نظر مي‌گيرد.

 

تأمين مالي يك متقاضي پناهندگي سياسي ممكن است موجب تسهيل قبول پناهندگي وي بشود، زيرا يكي از مشكلات پناهندگان سياسي در كشوري كه آن‌ها را مي‌پذيرد تأمين هزينۀ زندگي يا پيدا كردن كاري براي آن‌هاست . پناهندگان تا پيدا شدن كاري براي آن‌ها مقرري ناچيزي در حد تأمين حداقل زندگي خود دريافت مي‌كنند و اگر كاري به آن‌ها پيشنهاد شود، هر چند با شئونات و سوابق آن‌ها منطبق نباشد ناچار از پذيرفتن آن هستند. البته دولت‌هايي كه به اتباع يك كشور خارجي پناهندگي سياسي مي‌دهند در صورتي كه قصد بهره‌برداري سياسي مي‌دهند در صورتي كه قصد بهره‌برداري سياسي از آن‌ها را داشته باشند مخارج آن را تأمين مي‌كنند.

 

چندی پیش خبری در دانشگاه شیراز شنیده شد، مبنی بر پناهندگی سیاسی دو دانشجوی دانشگاه شیراز با نامهای یونس میرحسینی دانشجوی علوم سیاسی ورودی ۸۴ و سحر یزدانی دانشجوی علوم تربیتی ورودی ۸۴ به یکی از کشور های اروپایی.قبل از اینکه بخواهم در این مورد حرفی بزنم مایل هستم در جهت روشن شدن اذهان عمومی خصوصا کسانی که آن وقایع را به چشم ندیدند، از اتفاقاتی که تقریبا دو سال پیش در دانشگاه شیراز اتفاق افتاد چند کلامی بگویم.

 

دانشگاه در آن ایام شاهد چندین تحصن بود که نمایندکان سایر دانشجویان در اعتراضات دانشگاه، ادعا میکردند تحصن صنفی و در اعتراض به مشکلات صنفی در دانشگاه می باشد،منکر این نیستم که در دانشگاه مشکل صنفی نبوده و نیست،اما حقیقتا صداقت را در گفتار و عمل بعضی از دوستان نمی دیدم.

 

قصد دفاع از شخص خاصی را ندارم اما در همان ایام وقتی در تالار فجر دانشگاه برنامه با حضور مسئولین دانشگاه برقرار شد تا پاسخگوی دانشجویان باشند ، جمعیت معترض با راه اندازی یک سیستم صوتی مجزا در انتهای تالار نظم سالن را به هم ریخته و صرفا خواستار استعفای رئیس دانشگاه بودند و هنگامی که رئیس دانشگاه اعلام نمود پنج نفر از شما (جمعیت معترض)  به عنوان نماینده دلایل قانع کننده برای استعفای من بیاورید و من بلافاصله استعفا خواهم داد ، متاسفانه به جای قانع کردن اذهان دانشجویان با شلوغ کاری جو تالار را به هم ریخته و سپس سالن را ترک کردند!

 

 از این دست دلایل بسیار بود تا من به عنوان یک دانشجو اکنون با وقایعی که اتفاق افتاده و شاهد آن بوده ام ابهاماتی در ذهنم نقش بسته باشد! 

 

البته غالب دانشجويان به دليل اعتراضاتي كه به مشكلات موجود در آن زمان داشتند، در اعتراضات شركت داشتند و با گذشت زمان جمعيت حاضر دچار ريزش قابل ملاحضه اي شد!!!

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا